تایید هولوکاست خطای تاریخی یا خط سیاسی!

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

گروه سیاسی 9دی- عقب‌نشيني و مانور ناشيانه و از سرضعف رئيس دستگاه ديپلماسي کشور در برابر فلسفه وجودي دشمن جرّار و پرنفرتي همچون رژيم صهيونيستي که با ادعاي ديپلماسي عمومي در يکي از شبکه‌هاي اجتماعي غيرقانوني و فيلترشده در ايران صورت پذيرفت، موجي از حيرت و تعجب را در ميان مردم برانگيخت.هنوز چند ماه از بیان جمله استراتژیک رهبری انقلاب مبنی بر این که«من دیپلمات نیستم انقلابی ام»  که در حقیقت تعیین کننده استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود، نگذشته که وزیر امور خارجه به تایید افسانه هولوکاست روی آورد هر چند هنوز مشخص نیست که این اقدام ظریف ، خطای تاریخی است یا یک خط سیاسی از جانب دیپلمات های نیویورکی. ماجرا از آنجا آغاز شد که محمدجواد ظريف در پيام تبريکي به يهوديان و تبريک سال جديد عبري به آنها، خطاي فاحشي مرتکب شد. دختر رئيس پيشين کنگره آمريکا، ‌نانسي پلوسي در پاسخ به حساب کاربري وزير امور خارجه ايران که سال جديد عبري را تبريک گفته بود، نوشت: «متشکرم، سال جديد اگر با پايان انکار هولوکاست از سوي ايران همراه بود، شيرين‌تر مي‌شد.» و اين حساب کاربري پاسخ عجيب و غيرقابل قبولي را براي دختر نانسي پلوسي داشت: «ايران هيچ‌گاه هولوکاست را انکار نکرده است، فردي که هولوکاست را انکار کرد، رفت. سال جديد مبارک.» نکته حائز اهميت اين است که وزير امور خارجه جديد ايران ترجيح داده است تا حتي مخاطب همين سطح نازل ديپلماسي عمومي خود يعني حضور در شبکه‌هاي اجتماعي را نيز نه ملت‌هاي مسلمان و نه ملت‌هاي ستم‌ديده جهان که مخاطبان اصلي ديپلماسي فرهنگي و عمومي انقلاب اسلامي در سي و چهار سال گذشته بوده‌اند، بلکه يهودياني انتخاب کند که به‌واسطه هياهو بر سر افسانه‌اي به نام هولوکاست، موفق شده‌اند بخشي از سرزمين‌هاي اسلامي را به اشغال خود درآورند و حتي به تخطئه آنهايي بپردازند که اين افسانه تاريخي را به چالش کشيده‌اند. هرچند با توجه به سوابق خاص تيم سياست خارجي دولت جديد، انتظار داشتن شجاعت براي به چالش کشيدن غلط‌هاي مصطلح و بزرگ تاريخي همچون هولوکاست در جوامع عمومي از آنها انتظاري چندان بجايي نيست، اما اينکه کار به‌جايي برسد آنهايي که جسارت ايجاد اين چالش در قبال يک دروغ بزرگ تاريخي را داشته‌اند نيز تخطئه شوند، قطعا غيرقابل قبول و حتي سؤال‌برانگيز است، رويکردي که سال‌ها است از سوي رسانه‌هاي غربي در حال ترويج و پيگيري است.  ضعف نشان دادن به‌خصوص در شرايطي که دشمن به رصد تمامي تحرکات داخلي مشغول بوده و هر پالسي را به زعم خود تفسير مي‌کند، آن هم از سوي مسئول اول مراوده با بيگانگان، همان نقطه ضعفي بود که به نظر مي‌رسيد با صدارت محمدجواد ظريف و ورود حلقه نيويورکي‌ها به وزارت خارجه، پس از 8 سال بار ديگر بر اين دستگاه حاکم شود. اين بود که دلسوزان چه در ايام انتخابات رياست جمهوري و چه در زمان رأي اعتماد به وزراي پيشنهادي دولت، بر آن متمرکز شده و تلاش مي‌کردند تا نگاه مبتذل و واداده در عرصه سياست خارجي، بار ديگر غلبه نکند. اين در حالي بود که پس از هشت سال سياست خارجي عزت‌مندانه و مقتدر جمهوري اسلامي در زمان محمود احمدي‌نژاد و عقب‌نشيني‌هاي مکرر دشمن در اين مدت، تجربه نشان داد که هرجا ايمان به همراه پايمردي، ايستادگي و مقاومت و البته تدبير و حکمت توأمان باشد، دشمن به عجز خود اعتراف کرده و بالعکس هرجا که وادادگي و سستي پديد آيد، او طمع بيشتري براي به عقب راندن ملت ايران خواهد کرد. شاید مرور برخی بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خبرگان رهبری و یا پیرامون موضوع هولوکاست، بتواند این واقعیت را به خوبی برای ظریف و آنها که همانند او می‎اندیشند، تبیین کند که بر خلاف تصور او پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‎نژاد، به معنای تنزل از صراحت در بیان شعارهای انقلابی در سطح جهان نیست، و به عبارتی «آن مرد» نرفته است و اتفاقا همچون حضرت امام (ره) و در ادامه راه ایشان محکم و بدون تلاش برای تقیه، به اصول اصلی انقلاب اسلامی پایبند است.

 انکار هولوکاست؛ موافقين و مخالفين
به سُخره گرفتن و علامت سؤال قرار دادن بر روي پندار جعلي هولوکاست از سوي محمود احمدي‌نژاد در ابتداي دوران رياست جمهوري علاوه بر ايجاد تزلزل در پايه‌هاي مشروعيت رژيم جعلي و غاصب صهيونيسم، موجي از محبوبيت و نفوذ جمهوري اسلامي و احمدي‌نژاد را در ميان کشورهاي اسلامي و مردم آزادي‌خواه پديد آورد. از انکار هولوکاست هيچ‌کس جز صهيونيسم و دنباله‌هاي آن در سراسر جهان و البته برخي دوستان آنان در داخل کشور نگران نشدند. اين در حالي صورت گرفت که اعتبار، جايگاه و وزن جمهوري اسلامي با دو سؤال منطقي و مستدل احمدي‌نژاد، فزوني يافت و دشمن صهيونيست با سيلي محکم احمدي‌نژاد و ملت ايران به انهدام قطعي نزديک‌تر شد. اين ابتکار احمدي‌نژاد که مورد استقبال ملت‌هاي مسلمان قرار گرفت اما پيش از آن بارها از سوي رهبري معظم انقلاب اسلامي نيز مطرح شده و مورد تأکيد ايشان نيز واقع شده بود. چنانچه پس از طرح آن از سوي رئيس جمهور نيز به الحان گوناگون، اين اقدام مورد تأييد مقام معظم رهبري قرار گرفت. نعره و فرياد زمخت و خشن صهيونيست‌ها درپي طرح اين سؤالات منطقي نيز به خوبي نشان مي‌داد که اتفاقاً احمدي‌نژاد به درستي دست بر نقطه ضعف آنان نهاده و آنان را بي‌آبرو‌تر از گذشته کرده است. از سوي ديگر به دليل آنکه تا به حال اينگونه سخنان تنها از سوي رهبران جمهوري اسلامي- امام‌راحل(ره) و مقام معظم رهبري(مدظله) - ايراد شده و مقامي درحد رئيس جمهور- چه هاشمي رفسنجاني و چه محمد خاتمي- به عنوان مقام عالي اجرايي، درصدد به چالش کشاندن هويت صهیونيست‌ها و دنباله‌هاي آنان نبوده و جرأت اين اقدام را نيز نداشتند، انکار هولوکاست از سوي احمدي‌نژاد امري غيرمنتظره و جديد به‌شمار مي‌رفت. آنان به‌خوبي مي‌دانستند که اگر مقامي در شأن و اندازه رئيس جمهوري به دنبال ناسازگاري با منافع صهيونيست‌ها باشد، تأثيرات بين‌المللي اين اقدام به دليل امکانات فراوان در اختيار يک رئيس جمهور، به مراتب از ساير مقامات کشور بيشتر بوده و اين بر نگراني آنان مي‌افزود.
 گوشه‌اي از انکار هولوکاست از سوي رهبري
اما همانگونه که ذکر شد پيش از احمدي‌نژاد، رهبري معظم انقلاب اسلامي نيز بارها اقدام به انکار افسانه هولوکاست کرده و با اين منطق، مدعاي صهيونيست‌ها را بي‌پايه دانسته بودند. در اين مجال برخي از آنها را احتمالاً طرح مي‌کنيم: ايشان در ديدار با اعضاي خبرگان رهبري در سال 90 از هولوکاست به عنوان افسانه ياد کرده و فرمودند: «در يک کشوري کسي به «افسانه‌ هولوکاست» اعتراض مي‌کند، مي‌گويد من قبول ندارم؛ او را زندان مي‌اندازند، محکومش مي‌کنند که چرا يک حادثه پنداري تاريخي را انکار مي‌کني! حالا گيرم پنداري هم نباشد - واقعي باشد- خيلي خوب، انکار يک حادثه واقعي تاريخي مگر جرم است؟ اگر براي کسي روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد يا حتي در آن ترديد کرد، او را بيندازند زندان! الان در کشورهاي مدعي تمدن در اروپا قضيه اين است: اگر کسي اعتراض کند، ترديد کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش مي‌کنند.»(ديدار با مجلس خبرگان در سال 90)
امروز در بسياري از کشورهاي غربي کسي جرأت ندارد که واقعه مجهول‌الحال هولوکاست را زير سؤال ببرد. آن طوري که اطلاع دادند به ما، در آمريکا اگر کساني با تکيه به مباني روانشناسي و جامعه‌شناسي بخواهند عليه همجنس‌بازي چيزي بنويسند و منتشر کنند، قادر نخواهند بود، جلويشان گرفته مي‌شود! اينها چطور ملتزم به آزادي بيانند؟ آن جايي که پاي سياست‌هاي خبيث صهيونيستي در ميان است که بايد اخلاق ملت‌ها و نسل‌هاي جوان به فساد کشيده بشود، در آنجا آزادي بيان معنا ندارد و کسي جرأت نمي‌کند و حق ندارد در مقابل اين سياست خباثت‌آلود و رذيلانه چيزي منتشر کند- يا در قبال مسئله‌اي مثل هولوکاست - اما براي اهانت به مقدسات اسلامي و به خيال خودشان براي سبک کردن اين مقدسات در چشم جوانان کشورهاي اسلامي چرا ! کسي از اينها باور نمي‌کند.»(مراسم تحليف، دانش‌آموختگي و اعطاي سردوشي دانشجويان دانشگاه‌‌هاي افسري 27/6/91) «اکنون 60 سال از اشغال فلسطين مي‌گذرد. ...غاصبان و حاميان آنان نه تنها نتوانسته‌اند مسئله مشروعيت رژيم صهيونيستي را حل کنند، بلکه اين مسئله‌‌ با گذشت زمان بغرنج‌تر هم شده است. عدم تحمل رسانه‌هاي غربي و صهيونيستي و دولت‌هاي حامي صهيونيسم در برابر حتي طرح سؤال و تحقيق درباره هولوکاست که بهانه‌ غصب فلسطين بود، يکي از نشانه‌هاي اين تزلزل و ابهام است.» (کنفرانس حمايت از فلسطين 14/12/87)
«آمريکا در حدود دويست بازداشتگاه مخفي در سراسر دنيا دارد که تعدادي از اين بازداشتگاه‌ها در اروپاست؛ اروپايي‌هايي که حقوق بشر لقلقه‌‌ زبانشان است و از هر طرف حرکت مي‌کنند، اسم حقوق بشر را مي‌آورند که ما پايبند حقوق بشريم! اين حقوق بشر است؟ در مقابل آن کسي که هولوکاست را مورد سؤال قرار بدهد، همه بسيج مي‌شوند- دادگاه‌هاشان، دولت‌هاشان، روزنامه‌هاشان - اما در مقابل اهانت به نبي‌ مکرم اسلام، نه فقط اعتراض نمي‌کنند، بلکه همصدايي هم مي‌کنند! اين حقوق بشراست؟ اين احترام به انسانيت است؟ اين احترام به انسان‌هاست؟»( اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي 1/1/87)
«غرب بويژه پس از سردمداري آمريکا، با ستم‌هاي آشکار و رفتارهاي بي‌منطق و استکبار و غرور بي‌حد و حصر، در جهان اسلام به يک ضد ارزش تبديل شده است. ... حمايت آنان از حمله‌نظامي بر لبنان و کمک تسليحاتي و سياسي به حمله کننده و متقابلاً ضديت آنان با مدافعان جان‌برکف لبناني؛ باجگيري دائمي آنان از دولت‌هاي عربي و متقابلاً باجدهي هميشگي آنان به رژيم صهيونيستي؛ حمايت از اهانت‌کنندگان به مقدسات اسلام وحتي افتراء و اهانت صريح بلندپايگان غربي از قبيل پاپ به اين آئين الهي و متقابلاً جرم شمردن تحقيق و ترديد درباره‌ هولوکاست و کيان صهيونيستي؛ حمله نظامي و کشتار و ويراني در عراق و افغانستان به نام دمــــوکراسي، و متقابلاً توطئه بر ضد دولت‌هاي منتخب مردمسالار در فلسطين و عراق و آمريکاي لاتين و هر جاي ديگري که عوامل آمريکا و صهيونيست بر سر کار نيامده باشند؛... اين رفتارهاي نامعقول و کين‌توزانه بر ملت‌هاي مسلمان حجت را تمام کرده و به بيداري اسلامي کمک رسانده است.»(پيام به مناسبت کنگره عظيم حج  08/10/85)

 مهر تأييد وزير خارجه بر افسانه هولوکاست
پس از به‌ کارگيري هشت ساله ديپلماسي فعال، قهرمانانه، هوشمندانه، هنرمندانه، مدبرانه و مردمي دولت احمدي‌نژاد و مضمحل‌سازي ادعاهاي واهي غرب و صهيونيست‌ها، اما مهر تأييد وزير خارجه دولت جمهوري اسلامي بر افسانه‌اي بي‌پايه واساس آن هم با نام ديپلماسي عمومي، جاي تعجب و افسوس فراوان دارد. اين خود نشان دهنده آن است که همان تيمي که رهبري فرزانه انقلاب در ديدار سال 89 خود با اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم از حاکميت آنها بر دولت ابراز نگراني کرده بودند، بار ديگر در حال اسباب‌کشي به وزارت خارجه است. بنابر نقل رسانه‌ها، ايشان در ديدار دوم خود با اعضاي اين جامعه در جريان سفر به شهر مقدس قم در سال 89 فرمودند: «در گذشته گاهي كارهايي انجام مي‌گرفت كه آدم حقيقتا نگران و مضطرب مي‌شد. الان رئيس‌جمهور با هركسي در دنيا ملاقات كند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نيستم. اطلاع هم ندارم، اما نگران نيستم. مي‌دانم كه در خلاف جهت انقلاب و سياست كلي نظام مطلبي گفته نخواهد شد، مطلبي پيش نخواهد رفت؛ ولو حالا به لحاظ تعارف دو كلمه هم يك چيزي بگويند، اما كاري پيش نخواهد رفت؛ اين را خاطرم جمع است. در گذشته اين جور نبود؛ يك ذره غفلت مي‌كرديم، يكهو يك كاري انجام مي‌گرفت. پيش من آمدند و گفتند ما مي‌خواهيم از بانك جهاني قرض كنيم. آقاياني كه توي مسائل پولي و اينها اطلاعاتي دارند، مي‌دانند چقدر اين كار چيز خطرناكي است. احتياجي هم نداشتيم، اما گفتند مي‌خواهيم قرض كنيم. من گفتم اين كار را نكنيد. اول رئيس‌جمهور اين را به من گفت - مال 8 ، 9 سال پيش است- بعد من گفتم اين كار مصلحت نيست، نكنيد. رفتند، ولي بعد ديدم دو سه نفر از كارشناس‌هاي اقتصادي و مسايل پولي و بانكي دولت آمدند با من صحبت كردند و گفتند آقا ما اين را احتياج داريم؛ ناچاريم اين كار را بكنيم. من ديدم اين اصلا برنامه‌ريزي شده است؛ مي‌خواهند اين كار را بكنند! جلسه بعد كه رئيس‌جمهور پيش من آمد، گفتم آقا اگر شما اين كار را كرديد، من با اين كار اعلام مخالفت خواهم كرد. ترسيدند، ديگر نكردند. كارها اين‌ جوري بود اما امروز چنين چيزهايي پيش نمي‌آيد. آن وقت صدراعظم آلمان «كهل» بود. او با رئيس‌جمهور ما ارتباطات خوبي داشت. تلفني با هم صحبت مي‌كردند، چه مي‌كردند؛ من هم همين ارتباطات را تاييد مي‌كردم. او يك نفر مامور هم گذاشته بود كه به ايران مي‌آمد و صحبت مي‌كرد و مي‌رفت و قرار مي‌گذاشت. يك شب رئيس‌جمهور به من كاغذي داد گفت ما اينها را نوشته‌ايم تا نماينده رئيس‌جمهور ايران اينها را به اين نماينده‌اي كه از آلمان مي‌آيد، بدهد. من بعدا نگاه كردم ديدم نوشته شما انتظارات خود را از جمهوري اسلامي بيان كنيد؛ شما از ما چه انتظاراتي داريد؟! اين خيلي چيز خطرناكي بود. خيلي اوقاتم تلخ شد. من پيغام دادم، گفتم او غلط مي‌كند از ما انتظارات داشته باشد! او چه‌‌كاره است؟ آن وقت دولت آلمان تنها دولت اروپايي بود كه با جمهوري اسلامي يك ارتباطي داشت. گفتم مثل آن كساني كه بلاتشبيه يك زن بدنامي را از توي آن محله بدنام بيرون مي‌آورند و آب توبه روي سرش مي‌ريزند و زير حمايت خودشان مي‌گيرند. اينها مي‌خواهند با جمهوري اسلامي اين‌جوري رفتار كنند. مگر آلمان كيست كه بخواهد با جمهوري اسلامي اين‌جور برخورد كند؟ او هم گفته بود كه شماها هر كاري با اروپا داريد، به ما بگوييد تا ما اين كارها را برايتان انجام دهيم. اينها هم يك فهرستي نوشته بودند كه ما اين را مي‌خواهيم، اين را مي‌خواهيم. من گفتم شما مي‌خواهيد با بلژيك، با ايتاليا، با اتريش ارتباطات داشته باشيد، به اين چرا مي‌گوييد؟ ببينيد خطاها، خطاهاي اصولي و اساسي بود. آدم يك ذره غفلت مي‌كرد، چنين چيزي پيش مي‌آمد. اين را من به شما عرض بكنم؛ امروز چنين چيزهايي وجودندارد. آن وقت آمدند به ما گفتند - اين خاطرات مال آن وقت‌هاست - كه آقا ما مي‌خواهيم بگوييم اين دو دولت را در فلسطين قبول داريم! دو دولت! ببينيد اين چقدر انحراف است كه كسي اين را ملتفت نشود. ما يك خورده اوقات ‌تلخي كرديم، چه كرديم؛ بالاخره ظرف دو سه جلسه ردوبدل كردن و گفت‌وگو كردن و اينها، اين مسايل برداشته شد. امروز اينها نيست. آن روزها آدم توي آن مسايل خاطرجمع نبود، امروز اين‌جور نيست؛ يك جهت واحدي است، دارند يك حركتي مي‌كنند.»

 بازگشت انحرافي‌هاي سابق به دولت يازدهم
شايد بازگشت همين انحرافي‌ها-به تعبير رهبري- به دستگاه‌هاي حاکميتي و ديپلماتيک است که بار ديگر رهبري معظم انقلاب اسلامي را برآن داشته تا بر لزوم عزت‌مندي ديپلماسي و رعايت آن تأکيد کنند. شايد از اين بابت است که معظم‌له احساس نگراني و خطر نسبت به هدم ارزش‌ها و ملکوک شدن خطوط قرمز فرموده‌اند که در ديدار اخير با مجلس خبرگان با صراحت از عدم تقيه امام(ره) نسبت به رژيم جعلي صهيونيستي سخن رانده و آن را الگو معرفي کردند. همچنين ايشان تأکيد فرمودند که هر آنچه در سياست خارجي و داخلي صورت مي‌گيرد نبايد به معني عدول از خطوط قرمز دانسته شود. ايشان در همين زمينه‌ها بيان داشتند. وظيفه‌ دولت جمهورى اسلامى است، اين است كه اين سه مؤلفه‌ بزرگ را براى همه‌ تصميم‌گيرى‌ها و همه‌ اقدام‌ها در نظر داشته باشد:
مؤلفه‌ اول عبارت است از آرمان‌ها و اهداف نظام جمهوری‌اسلامى؛ كه اين اهداف و آرمان‌ها مطلقاً نبايستى از نظر دور شود؛ كه آرمان نظام جمهورى اسلامى را مي‌شود در جمله‌ كوتاه «ايجاد تمدن اسلامى» خلاصه كرد. مؤلفه‌ دوم عبارت است از راه‌هايى كه ما را به اين اهداف مي‌رساند؛ راهبردهاى عمومى و كلى؛ اين راهبردها را بايستى شناخت، تكيه‌ بر اسلاميت، ملاحظه ‌ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اينكه فرمود: كُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، اين يك وظيفه است، اين يك راهبرد كلى است. راهبرد تكيه‌ به آرای مردم و آنچه كه مردم‌سالارى را تشكيل مي‌دهد و راهبردهايى از اين قبيل...
[سوّم] واقعيات، واقعيات را هم بايد ديد؛ كه من حضور مسئولان نظام و كارگزاران نظام در ماه مبارك رمضان، عرض كردم كه آنچه ما لازم داريم، آرمان‌گرايى با نگاه به واقعيات است. واقعيات را هم بايد درست فهميد...
 اين سه عنصر را بايد در نظر داشت؛ يعنى آرمان‌ها را از نظر دورنداشت، راهبردها را نبايستى از نظر دور داشت، البته واقعيات را هم بايد ديد. اگر چنانچه واقعيات‌ را نبينيم، راه را درست نخواهيم رفت؛ اما وجود واقعيات‌ هم نبايستى ما را از راه‌هايمان منصرف بكند. ... اين همان كارى است كه امام بزرگوار ما در فصل اول اين انقلاب يعنى در آن 10 سال تعيين‌كننده و بسيار حساس انجام دادند. امام بزرگوار، در مقابل واقعيات‌ چشم خود را نبست، اما كوتاه هم نيامد، راهبرد را فراموش نكرد. ببينيد وضعيت امام را، زندگى امام را، شعارهاى امام را؛ امام بزرگوار همان كسى است كه در مورد مسئله رژيم صهيونيستى از هيچ كس تقيه نكرد؛ اينكه رژيم صهيونيستى يك غده‌ سرطانى است و بايد از بين برود، اين حرف امام است. در قبال شرارت‌هاى قدرت مستكبر و مداخله‌گر آمريكا هيچ تقيه‌اى و ملاحظه‌اى نكرد؛ اينكه آمريكا شيطان بزرگ است، اين حرف امام است. اينكه حمله ‌جوانان مسلمان و دانشجويان مسلمان به سفارت آمريكا و تصرف ابزارها و مدارك جاسوسى آنها را امام انقلاب دومى دانست كه شايد از انقلاب اول مهم‌تر است، اين حرف امام است؛ اينها حرف‌هاى امام است، اينها روش‌هاى امام است. در قضيه جنگ، اينكه فرمود: جنگ تا رفع فتنه، اين حرف امام است؛ ديگران مي‌گفتند جنگ جنگ تا پيروزى، امام فرمود جنگ تا رفع فتنه. اين ايستادگي‌ها بود كه پايه‌ اين نظام را مستحكم كرد. آن كسانى كه اين راه را نشناختند و در كشورهاى خودشان جور ديگرى عمل كردند، براى اينكه دل مستكبرين را به ‌دست بياورند از اصول خودشان گذشتند و شعارهاى اساسى خودشان را فراموش كردند، ملاحظه مي‌كنيد كه به چه روزى افتادند؛ ... البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه‌ عرصه‌هاى سياسى، يك كار مطلوب و مورد قبولى است، لكن اين مانور هنرمندانه نبايستى به معناى عبور از خطوط قرمز، يا برگشتن از راهبردهاى اساسى، يا عدم توجه به آرمان‌ها باشد؛ اينها را بايد رعايت كرد.(در جمع اعضاي خبرگان 14 شهريور 92)

 سخناني از جنس من انقلابي‌ام
بيانات صريح رهبري فرزانه انقلاب اسلامي که تداعي‌‌کننده عبارت «من ديپلمات نيستم،‌ من انقلابي‌ام و صريح حرف خودم را مي‌زنم...» ايشان بود به خوبي نمايانگر آن است که از همين ابتدا برخي چرخش‌ها و سستي‌ها، ‌پيام نارسايي به دشمنان ارائه کرده و در نتيجه آنان را به اشتباه در تحليل نسبت به واقعيت‌هاي جمهوري اسلامي ايران واداشته است.  اين تحليل‌ها مي‌تواند از تاثيرگذاري دشمن در نتيجه فشارها گرفته تا لزوم افزايش فشار به مردم و سپس به عقب راندن نظام اسلامي در اصول منتج شود. اين در حالي است که با توجه به آنچه ذکر شد مشخص مي‌شود که اين تنها احمدي‌نژاد نبود که هولوکاست را انکار مي‌کرد که رهبري فرزانه و مرد شماره يک انقلاب اسلامي و مردم هوشمند ايران و مستضعفان جهانند که مشروعيت صهيونيست‌ها و پوچي آن را سردست گرفته و صهيونيست‌ها را بي‌اعتبار‌تر از گذشته ساخته‌اند.

 

 

 

 

 

 

دکتر محمدعلی رامین

جناب آقای محمدجواد ظریف، وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران!
تبریک سال نو یهودیان و گپ دوستانه شما با دختر رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در شبکه اجتماعی توییتر، می‌توانست نرمشی هنرمندانه و قهرمانانه در مدیریت سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد؛ به شرط آن که:
از شیوه خودزنی و تخریب مواضع نظام استفاده نمی‌شد؛ تردیدهای صریح رهبری نسبت به مدعای هولوکاست انکار نمی‌شد؛  از لحن چاپلوسی برای به دست آوردن دل دختر نانسی پلوسی پرهیز می‌شد و در دولت «راستگویان»، یک افسانه تأیید نمی‌شد؛ از حقوق میلیون‌ها قربانی این «اسطوره صهیونیسم» و به ویژه سوءاستفاده‌های پایان ناپذیر   «یهودیان ضد تورات» در اشغال فلسطین و کشتار و آواره کردن فلسطینیان مظلوم و بی‌پناه حمایت می‌شد؛ از ممنوعیت تحقیق و محکومیت محققان آزاداندیش جهان برای بررسی این «دگم سیاسی صهیونیسم»، انتقاد  
پرسشگری ملت ایران در باره تاریخ نگاری رسمی پیروزمندان جنگ‌های اول ودوم اروپا و تشخیص بازخوانی پرونده جنایات واقعی «متحدان» و «متفقان» علیه یک دیگر و حتی علیه «ملل بیطرف» و نیز بررسی مدعاهای دوطرف جنگ برای روشنگری در واقعیت‌های مدعای هولوکاست، در راستای حمایت از مظلومان و مجازات ظالمان، یک وظیفه انسانی برای جلوگیری از تکرار این گونه جنایات است. آیا شما حق داشتید ملت مسلمان خود را از امتیاز بزرگ «حق‌طلبی»  و « حق‌جویی» - ازجمله برای حقیقت‌یابی در  بررسی هولوکاست، محروم کنید، تا شاید دل یک اشراف‌زاده یهودی آمریکا را به دست آورید؟
شما باید بتوانید افکار عمومی جهان را برای احقاق حقوق ملت خودتان، ازجمله مرگ مظلومانه میلیون‌ها هموطن خویش که بر اثر غارت مواد غذایی ایران و تحمیل قحطی ساختگی توسط متفقین، در همان مقطع فرضی هولوکاست بیرحمانه قتل عام شدند، بسیج کنید. شما نماینده ملتی هستید که هرگز در کشتارهای وحشیانه جنگ طلبان غربی علیه بشریت مشارکت نداشته‌اند:       نه در 500 سال اشغال و قتل عام ده‌ها میلیون مردم بومی قاره به اصطلاح"آمریکا"؛ نه در اشغال و غارت چندصدساله سرزمین آفریقای مظلوم و نه در یک صد تجاوز بین المللی ایالات متحده آمریکا، طی یکصدو پانزده سال اخیر... چراباید در برابر یک دخترک یهودی طرفدار 70 سال جنایات یهودیان در فلسطین، احساس خود کم بینی داشته باشید؟ شما نماینده ملتی هستید که به شهادت تورات، از سه هزارسال قبل هرگاه قوم یهود مظلوم واقع شد، به او پناه داد، ولی در برابر قدرتی که به آنها می‌بخشید، اشرار همین قوم به قتل‌عام ایرانیان روی می‌آوردند.«کتاب اِستِر» از تورات و داستان «مردخای» خدمتکار خشایارشاه و عموزاده‌اش «اِستِر» را بخوانید؛ دخترک یهودی نفوذی دربار خشایارشاه که ابتدا هویت یهودی خود را پنهان کرده و باعث جدایی میان شاه و همسرش می‌شود و بعد به کمک«مردخای»  صرفاً برای جلوگیری از وقوع یک توطئه احتمالی صدراعظم «هامان»  علیه نفوذ یهودیان، در یک اقدام پیش‌دستانه، هزاران خانواده از مردم ایران زمین را قتل عام کردند؛ و هنوز بعد از 2500 سال – به نوشته کتابی از وزارت خارجه اسرائیل- کودکان و نوجوانان یهودی در جشن‌های سالیانه «پوریم-purim» نقاب بر چهره می‌زنند و لباس‌های رنگارنگ می‌پوشند و در مراکز شهرها کارناوال شادی به راه می‌اندازند...باید تاریخ معاصر را مطالعه کنید و ببینید که انگلیسی‌ها، چگونه به کمک آمریکا، ایران پهلوی را برای اعزام یهودیان اروپایی از طریق کشورمان به فلسطین در خلال جنگ دوم و در پایان آن، به بیگاری گرفتند، تا ملت ایران را شریک جرم اشغال فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها کنند...
شما موظف هستید، نسبت به جنایات مثلث «انگلیس- آمریکا- اسرائیل» علیه بشریت، یا حداقل نسبت به ملت مظلوم خودتان، اعلام جرم کنید: چرا انگلیس و بعد آمریکا، رژیم منحوس پهلوی را برای مشارکت در اشغال فلسطین و قتل و اخراج مردم محروم آن توسط صهیونیست‌ها وادار کردند و قیام‌های ملت ایران (از جمله 15خرداد1342) را علیه این خیانت‌ها، سرکوب کردند؟ اگر تمام وقایع تلخ تاریخ را نخوانید یا بخواهید فراموش کنید، لطفاً از "جنتلمن‌های انگلیسی و دوستان آمریکایی" بپرسید، طی 35 سال اخیر تا امروز، به چه جرمی با عوامل خود، بر ملت شما جنگ و ترور و انواع تحریم و تهدید را   روا می‌دارند؟   آقای ظریف، اگر شما وزارت خود را با تبریک سال نو یهودیان آغاز کردید، ناگزیر می‌شوید در مراحل بعد، عید سالیانه «پوریم» یهودیان را نیز شادباش بگویید و کشتار مردم بیگناه سرزمین خود را به دست اشرار یهودی نیز تبریک بگویید...
جناب وزیر محترم امور خارجه !
اگر در ایالات متحده آمریکا، هر ریاست و صدارت و وزارتی تا به تأیید مافیای صهیونیسم نرسد، بی‌اعتبار است؛ در  ایران اسلامی، هرکس که اهل مقاومت در برابر زورگویی و جنایتگری صهیونیسم نباشد، شایستگی هیچ منصب و مقامی را نداشته و نخواهد داشت. شما به عنوان یک سیاستمدار کهنه‌کار و آمریکاشناس- حداقل ناشیانه- اشتباهی را مرتکب شدید که متناسب با اصول «عزت- حکمت- مصلحت» و حتی شایسته دولت «تدبیر» نبود؛ شما به عنوان عضوی از دولت «راستگویان»، نرمشی غیرهنرمندانه و کرنشی ضد قهرمانانه از خود ارائه دادید که حتی نتانیاهو «صداقت تبریک» شما را زیر سؤال برد... این اقدام جنابعالی، چه سودی داشت؟ وقتی مواضع رسمی و غیررسمی شما طی 35 سال گذشته برای آگاهان و سیاستمداران آمریکایی- غربی شناخته شده بوده، چه نیازی به چنین موضعگیری علنی و غیرمدبرانه‌ای داشته‌اید؟
هرچه بیان صادقانه ارزشمند است، به همان نسبت زبان مداهنه را حتی زورگویان هم  به سخره می‌گیرند...  جناب آقای ظریف ! جایگاه عظیم جهانی خود را به عنوان سخنگوی ملت مقتدر و انقلابی ایران قدر بشناسید و از این حیثیت، با حکمت و صداقت و شجاعت بهره برداری کنید و نگذارید مواضع شما را دشمن، «ساده لوحانه» تلقی کند.
برادر عزیز، شما ظرفیت‌های بی‌نظیری در اختیار دارید که باید قدر آنها را بشناسید، بپذیرید و مورد بهره‌برداری قرار دهید: شما می‌توانید مفهوم سیاسی «دنیا» را منحصر به چند دولت زیاده‌خواه نکنید؛ 180 ملت مستضعف جهان را بخشی از «دنیا»ی سیاست تلقی کنید؛ صدها میلیون مسلمانی را که چشم امیدشان به استقلال و مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر زورگویی آمریکاست، به حساب آورید؛ پیروان امام خامنه‌ای را که فدائیان اسلام و حامیان کشور شما در همه جای جهان هستند، ببینید؛ امام حاضر امت اسلامی را به جهانیان معرفی کنید تا بر اقتدار مملکت و استحکام مواضع خودتان افزوده شود؛ یاغی‌گری آمریکا و تهدید و ارعاب جهانیان توسط این قدرت خودسر را به چالش بکشید؛ جنایات پایان‌ناپذیر مثلث شرارت و خباثت «آمریکا- انگلیس- اسرائیل» در جهان را افشا کنید؛ برای بازخوانی جنایت هولناک یازده سپتامبر2001 تشکیل کمیته حقیقت‌یاب بین المللی درخواست کنید؛... و از موضع اقتدار سخن بگویید، تا مجبور به التماس نشوید؛ زیرا آمریکایی که ما و شما می‌شناسیم، زبان التماس نمی‌فهمد...   آقای ظریف، صریح و بدون لفاظی عذرخواهی کنید و شیوه خود را در سیاست خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تراز «لا تَظلِمونَ و لا تُظلَمون» و  هم‌شأن ملت شجاع و رهبری حکیمانه امام خامنه‌ای اصلاح کنید.  از این یک «خطا» برگردید، تا به «خط سیاسی» شما تبدیل نشود؛ این کار به مصلحت دولت «راستگویان» و نشانه «تدبیر» بوده و به صلاح شخص شما و شایسته ملت بزرگ و بزرگوار شماست.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: سینا خداکرم هولوکاست دیپلمات

تاريخ : دو شنبه 25 شهريور 1392 | 10:22 قبل از ظهر | نویسنده : سینا |

دیدار فرماندهان ارتش با رهبر انقلاب در نوشهر
شعر خوانی | عده ای شاد و خنده رو
کدخدای دروغو!
حصر سران فتنه لغو می شود؟
عزت وعبرت
معجزه شیخ رجبعلی خیاط
«باب الجواد» راه ورودی به قلب توست!
تکنوکراسی در معماری شهر تهران
تاسیس وبلاگ طلبه
نامه ای که آقا نوشت و چمران امضا کرد
تایید هولوکاست خطای تاریخی یا خط سیاسی!
خط قرمز قطعی ما ولایت فقیه است
همه می دانند ادعاهای آمریکا علیه جبهه مقاومت یک دروغ بزرگ است
رسوایی هاشمی در هم صدایی با آمریکا
تهذيب نفس از ديدگاه فلسفه صدرايى‏
ظریف از فیس بوک به تبیان آمد
برخلاف امریکا همه گزینه‌های اسد روی ‎میز است
رجعت از دیدگاه روایات
رضایت مشترک، رویایی دست‌یافتنی
حقیقت دفاع امیرالمومنین علیه السلام از عثمان
آیا منظور از قائم همیشه حضرت مهدی است؟
7 نکته مهم اخلاقی در 7 حکایت کوتاه
مرغ باغ ملکوتم!
اشعار زیبا مخصوص امام زمان (عج) و ماه رمضان
از ته دلت بخند
یک مراسم ازدواج ترسناک!
شما دینتون را فروختید و ما خریدیم
من دشمنت نیستم!
نقدی متفاوت بر تفکرات پدر معنوی کارگزاران سازندگی؛ هاشمی رفسنجانی از منظری دیگر
گام اول اعتدال اقتصادی پرهیز از ایجاد شوک‌ جدید
14 درس مهم از مکتب ولایت
قرآن کریم
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه :
14 درس مهم از مکتب ولایت
شهید فروشی نمی کنیم
آثار مهدی باوری و مهدی یاوری در خانواده
زندگی بهاری با یاد مهدی (ع)
سوره نور، خانواده و مهدویت
نفش زن در سرباز پروری برای جبهه ی حق
آسیب شناسى ارتباطات اینترنتى
جنبش هاى هم سو
فقه جعفرى و فهم اجتماعى نص
مطهرى و صداى پرسش هاى زمانه
درس اخلاق - جلسه 1
قطعه جدید استاد کریمخانی در وصف امام رضا علیه السلام : تو کیستی؟
صحیفه ملعونه
هدف وزنه برداری، شکستن رکورد سیدنی
حرف مدرس را تایید کرد
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • دانلود