صحیفه ملعونه
محمد رضا رحمتی شهرضا
میخ در
ماجرای جسارت به وجود نازنین سیده زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا(ع)از جمله مسائلی است که برای همیشه، دل و جان شیعیان را داغدار نموده است که میخ دری که به سینه حضرت(ع)اصابت نموده همچون سندی گویا در دست فرزند بزرگوارش امام مهدی «عج»خواهد بود تا انتقام یک عمر مظلومیت برای همیشه گرفته شده و دل شیعه تسلی یابد.
کتاب مؤتمرعلماء بغداد تألیف ابی الهیجاء شبل الدولة مقاتل بن عطیة بن مقاتل البکری، از بزرگواران علمای حنفی مذهب قرن پنجم هجری است.مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(رح)درمعرفی این کتاب می نویسد:
«این کتاب با همه کم حجمی و کوچکی،حاوی مناظرات مهمی است میان عالمی شریف که علویه شیعی است و عالمی قریشی و عباسی سنی در بغداد، درمحضر سلطان ملکشاه سلجوقی و با نظارت وزیردانشمند، مورخ و محقق و دانشمندش خواجه نظام الملک ابی علی الحسن خراسانی،متوفای 485،موسس مدرسه نظامیه آن شهر،روی داده که سرانجام پیروزی با فرد علوی بوده است.اخیرا نسخه ای دیگر از این کتاب تحقیق و مقدمه ای محققانه، با نام الامامة و الخلافة دربیروت به چاپ رسیده که با نسخه چاپ شده در قم،اندک تفاوتهایی دارد که چندان مهم نیست.»(1)
در این کتاب آمده:
«قال الملک:انک ایها العلوی:قلت فی اول الکلام:ان ابابکر اساء الی فاطمة الزهرا بنت رسول الله صلی الله علیه و آله فما هی اسائءته الی فاطمة؟ قال العلوی:ان ابابکر بعد ما اخذا لبیعة لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و التهدید و القوة، ارسل عمر و قنفذا وخالد بن الولید و اباعبیدة الجراح و جماعة اخری من المنافقین الی دار علی و فاطمة(ع)و جمع عمر الحطب علی باب فاطمة(ذلک الباب الذی طالما وقف علیه رسول الله و قال:السلام علیکم یا اهل بیت النبوة، و ماکان یدخله الابعد الاستئذان)و احرق الباب النار.و لما جائت فاطمة خلف الباب لترد عمر و حزبه، عصر عمر فاطمة بین الخائط و الباب عصرة شدیدة قاسیة حتی اسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها و صاحت فاطمة:ابتاه، یا رسول الله !انظر ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب وابن ابی قحافه!فالتفت عمر الی من حوله و قال:اضربوا فاطمة،فانهالت السیاط علی حبیبة رسول الله و بضعته حتی ادموا جسمها، و بقیت آثار العصرة القاسیة و الصدمة المریرة تنحر فی جسم فاطمة، فاصبحت مریضة علیلة حزینة فارقت الحیاة بعد ابیها بایام، ففاطمة شهیدة بیت النبوة، فاطمة قتلت بسبب عمربن الخطاب.قال الملک للوزیر:هل ما یذکر العلوی صحیح؟ قال الوزیر:نعم انی رایت فی التواریخ ما یذکر العلوی.»(2)
«...پادشاه گفت:ای علوی، تو در آغاز سخن، گفتی که ابوبکر به فاطمه زهرا، دختر رسول خدا، بدی هایی رواداشته است.بدی های او نسبت به فاطمه چه بود؟ علویه گفت:پس از آن که ابوبکر با تهدید و زور از مردم برای خود بیعت گرفت.عمر، قنفذ و خالد بن ولید را با عبیده ی جراح و جماعتی دیگر از منافقان، به خانه علی و فاطمه(ع)فرستاد.عمر نزد در خانه فاطمه هیزم جمع کرد.
همان دری که پیوسته رسول خدا(ص)نزد آن می ایستاد و می فرمود:السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و هیچ گاه بدون اجازه وارد آن نمی گشت.
در را آتش زد.و چون فاطمه پشت در آمده بود تا عمر و یاران او را منصرف سازد، او را میان درو دیوار چنان بیرحمانه فشرد که جنینش را انداخت.میخ در، در سینه اش جا گرفت.فاطمه ناله سرداد.پدرم ای رسول خدا!بنگر پس از تو ما از این خطاب وابن قحانه چه ها دیدیم.
آنگاه عمر به اطرافیانش گفت:فاطمه را بزنید!پس تازیانه ها بر جبیب رسول خدا و پاره تن او، باریدن گرفت به احدی که بدنش را خونین کرد.آثار این فشار بی رحمانه و صدمات تلخ، بر جسم فاطمه(ع)چنان باقی ماند که بیمار، زمین گیرو غرق غم گشت.چند روزی نگذشت که از دنیا رفت.
بنابراین، فاطمه شهید خانه نبوت است، و فاطمه به دست عمر بن خطاب کشته شد.
پادشاه به وزیر گفت:آیا سخنان علویه صحیح است؟ وزیر گفت:آری، به همین صورت که علویه می گوید، من(نیز)در کتاب های تاریخی دیده ام.
فیلسوف محقق ایة الله العظمی شیخ محمد حسین اصفهانی(رح)می گوید:
«ولست ادری خبر المسمار
سل صدرها خزانة الاسرار
من داستان میخ در را نمی دانم،
از سینه اش مخزن الاسرار بپرس.
درکتاب ریاحین الشریعة نیز آمده که:«فاطمه(ع)در آغوش فضه از شدت درد پهلو و اصابت میخ در و سقط جنین بیهوش شد.»(3)
برچسبها: نویسندهخطیب شهیر استاد سید حسن احمدی اصفهانی محمد رضا رحمتی شهرضاسینا خداکرم















































